کد مطلب:288473 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:226

سخنانی از امام جواد
شیخ صدوق در اكمال الدین به سند خود از امام جواد سلام الله علیه نقل می كند كه فرمود: ان القائم منا هو المهدی الذی یجب ان ینتظر فی غیبته و یطاع فی ظهوره و هو الثالث من ولدی و الذی بعث محمدا بالنبوه بالامامه انه لو لم یبق من الدنیا الا یوم واحد لطول الله ذلك الیوم حتی یخرج فیملا الارض قسطا و عدلا كما ملئت ظلما و ان الله تبارك و تعالی یصلح امره فی لیله كما اصلح امر كلیمه موسی ذهب لیقتبس لاهله نارا فرجع و هو رسول نبی: همانا قائم از ما مهدی است. او همان كسی می باشد كه واجب است انتظار او را در زمان غیبتش داشت، و در هنگام ظهور، سر به فرمان او نهاد. وی سومین (امام) از فرزندان من خواهد بود. قسم به آنكه حضرت محمد صلی الله علیه و آله را نبوت برگزید و ما را به امامت، اگر از پایان دنیا باقی نماند مگر یك روز، خداوند همان روز را چنان طولانی گرداند تا او ظاهر شود و دنیا را آكنده از عدل و داد نماید، همانگونه كه كران تا كران آن را ستم و بیداد فرا



[ صفحه 160]



گرفته باشد. خداوند تبارك و تعالی امر ظهور او را در یك شب اصلاح فرماید، كما اینكه امر كلیمش موسی را اصلاح نمود، آن هنگام كه رفت برای اهلش آتش بیاورد، پس بازگشت در حالی كه پیامبری و رسالتی یافته بود. سپس فرمود: افضل اعمال شیعتنا انتظار الفرج: با فضیلت ترین اعمال شیعیان ما، انتظار فرج است. صاحب كفایه النصوص به سند خود از عبد العظیم حسنی نقل می كند كه گفت: به حضرت امام محمد تقی علیه السلام عرضه داشتم: من امیدوارم كه شما قائم خاندان حضرت محمد صلی الله علیه و آله باشید، هم او كه بعد از پر شدن زمین از ظلم، آن را آكنده از عدل می سازد. فرمود: یا اباالقاسم ما منا الا قائم بامر الله و هاد الی دین الله و لست القائم الذی یطهر الله به الارض من اهل الكفر و الجحود و یملاها عدلا و قسطا و هو الذی یخفی علی الناس و لادته و یغیب عنهم شخصه و یحرم علیهم تسمیته و هو سمی رسول الله صلی الله علیه و آله و كنیه و هو الذی تطوی له الارض و یذل له كل صعب یجتمع الیه من اصحابه عدد اهل بدر ثلاثمائه و ثلاثه عشر رجلا من اقاصی الارض و ذلك قوله تعالی اینما تكونوا یات بكم الله جمیعا ان الله علی كل شی ء قدیر فاذا اجتمعت له هذه العده من اهل الارض اظهر امره فاذا كمل له العقد و هو عشره آلاف رجل خرج باذن الله فلا یزال یقتل اعداء الله حتی یرضی الله تبارك و تعالی: ای ابوالقاسم، هیچیك از ما نیست مگر آنكه برای بر پاداشتن امر خدا قیام نمود و مردم را به دین توحید هدایت می كند. اما من



[ صفحه 161]



آن قائم نیستم كه خداوند بوسیله او عرصه زمین را از كافران و منكران پاك می گرداند و صفیر او در كران تا كران گیتی طنین می افكند. او آن كسی است كه میلادش بر مردم پنهان ماند. و (پس از میلاد نیز) در میانشان چهره در حجاب مخفی دارد. نام بردن (بیان نشانه) او بر آنان جایز نیست، اما بدان كه همنام رسول خدا صلی الله علیه و آله است و كنیه ای همانند ایشان دارد. او آن كسی است كه زمین زیر پایش در نور دیده می شود و هر دشوار برایش سهل و آسان می گردد. اصحابش سیصد و سیزده تن باشند كه به گاه ظهور از اقصی نقاط عالم گرد مولای خود جمع شود. و این تحقق سخن خدای متعال است كه می فرماید: هر جا كه باشید، خداوند شما را جملگی تجمع بخشد كه همانا خداوند بر هر امری قادر است. چون این عده از زمینیان در برابرش حضور یابند، ظهور خود را اعلام می دارد. اما قیام به هنگامی شروع می شود كه از ده هزار رزم آور سان ببیند. پس به اذن خدا لوای قیام بر افرازند و پیوسته دشمنان خدا را در خون خود فرو غلطاند تا اینكه خداوند تبارك و تعالی خشنود گردد. جناب عبد العظیم گوید كه عرضه داشتم: چگونه متوجه می شود كه خداوند راضی شده است؟ پاسخ فرمود: یلقی فی قلبه الرحمه: (خداوند) در قلبش رحمت و مهر را قرار می دهد. و نیز شیخ صدوق به سند خود از ابن ابی دلف واو از حضرتش نقل می كند كه ایشان فرمود: ان الامام بعدی ابنی علی امره امری و قوله قولی و طاعته طاعتی و الامام بعده ابنه الحسن امره امر ابیه و قوله قول ابیه و طاعته طاعه ابیه: امام بعد از من، پسرم علی است. امر او امر من، سخن او سخن



[ صفحه 162]



من، و فرمانبرداری از او فرمانبرداری از امر من است. امام بعد از او پسر وی حسن است. كه امر او امر پدرش، سخن او سخن پدرش و اطاعت از او، اطاعت پدرش می باشد. آنگاه امام سكوت نمود. عرضه داشتم كه ای فرزند رسول خدا، امام بعد از حسن (علیه السلام) كیست؟ حضرت به گریه افتاد و بشدت گریست. سپس فرمود: ان من بعد الحسن ابنه القائم بالحق المنتظر: بعد از حسن، پسرش قائم به حق و امام منتظر می باشد. پرسیدم كه ای فرزند رسول خدا، چرا او را قائم نامند؟ فرمود: لانه یقوم بعد موت ذكره و ارتداد اكثر القائلین بامامته: زیرا بعد از آنكه نام و نشانی از او در افواه مردم باقی نماند و اكثر معتقدان به امامتش از اعتقاد خود دست بشویند، قیام خواهد كرد. باز پرسیدم كه چرا منتظرش نامند؟ فرمود: لانه له غیبه یكثر ایامها و یطول امدها فینتظر خروجه المخلصون و ینكره المرتابون و یستهزی به الجاحدون و یكذب فیها الوقاتون و یهلك فیها المستعجلون و ینجو فیها المسلمون: زیرا غیبت او به درازا می انجامد و دوران آن بسیار طول می كشد. پس صاحبان اخلاص، انتظار او را دارند ولی تردید كنندگان او را انكار می ورزند، ناباوران وی را به تمسخر می گیرند و افرادی كه (برای ظهور او) وقت تعیین می كنند، تكذیب می شوند. در این هنگام است كه شتابندگان (در ظهور) هلاك گشته و آنان كه ره تسلیم در پیش گرفته اند، نجات می یابند.



[ صفحه 163]